تارتار: این مسائل وجود داشته که اکنون وضعیت شان از استقلال بدتر است. البته مدیریت گذشته ضعیف کار نکرد، قبل از کاشانی می دیدیم که بازیکنان مشکل مالی دارند. وظیفه مدیر حمایت مالی است، در زمان مدیریت قبلی این مشکلات وجود نداشت و حمایت‌های لازم انجام می شد. پرسپولیس از نظر فنی مشکل دارد، بعد از هفت هفته هنوز ترکیب تیم مشخص نشده است. البته یک سری مسائل مثل نبودن یارها و بحث تیم ملی را نیز باید در نظر گرفت.

محمدخانی: موفقیت در فوتبال ۲۵ درصد به مسائل فنی برمی‌گردد و ۷۵ درصد آن مربوط به موارد روحی و روانی است. بچه های ایرانی به قدری استعداد دارند که با کمی نظم و انضباط پیشر فت لازم را می کنند. متاسفانه در فوتبال تعادل نداریم و روی نظم حرکت نمی کنیم. اگر قانونی می گذاریم به دنبال اجرای آن نیستیم. تیم ملی امید از بی انضباطی فدراسیون ضربه می خورد، یک ماه درباره علت ناکامی این تیم بحث شد اما همه به دنبال محکوم کردن یکدیگر هستند و در آخر مشخص نشد که مقصر کیست؟ باید همه باشگاه از آن درس می گرفتند و یک چارت سازمانی برای خود تعریف می کردند.
 
  
*مقصر دربی ۷۱، مدیریت، بازیکن یا مربی؟
محمدخانی: به لحاظ نتیجه، پرسپولیس قبلاً به استقلال بدتر از دربی ۷۱ هم باخته بود؛ اما تا این حد بد بازی نکرده بود، چون مسائل حاشیه ای کنونی وجود نداشت.

جاسمیان: اگر هم در گذشته پرسپولیس می باخت مردم از نوع بازی آنها راضی بودند. به نظر من پرسپولیس هم در بخش مدیریت و هم در قسمت فنی مشکل داشت. کاشانی در همه کارها دخالت می کرد.

تارتار: کاشانی زمان سرمربیگری علی دایی آنقدر دخالت نداشت.سه سال پیش استیلی تیم را بست، بعد قطبی اضافه و تیم قهرمان شد. در آن زمان همه ایران گفتند که استیلی تیم را قهرمان کرد و همین ذهنیت باعث شد که او دوباره سرمربی شود. ممکن است یک نفر در کمک مربیگری موفق باشد؛ اما سرمربیگری تیمی مثل پرسپولیس خیلی سخت است. من خودم تجربه کار کنار دایی را داشتم. تا سه هفته پیش می گفتم که قضاوت درباره استیلی زود است؛ اما اکنون هفت هفته گذشته است. وقتی مدیریت کار خود را در یک باشگاه انجام می دهد؛ امکانات مالی، اردوهای خارجی و بازیکن مورد نیاز تامین است، مربی باید برای ناکامی ها سیبل قرار گیرد. باید صادقانه حرف بزنیم، اصلاً اهل تملق گویی نیستم؛ من مدیریت باشگاه راه آهن و از طرف دیگر وضعیت مدیریت پرسپولیس را دیده ام؛ وقتی با هم مقایسه می کنم، سرمربی باید پاسخگو باشد. استیلی، ‌دایی و درخشان هیچ کدام برای پرسپولیس بد نبودند. با توجه به اختلافی که وجود داشت نه دایی کار می کرد و نه آقای کاشانی مایل به همکاری بود پس ۲ گزینه می ماند.به شخصه معتقدم که تجربه درخشان بیشتر بود؛ اما کمیته فنی و کاشانی با توجه به ذهنیت سه سال پیش و رفاقتی که وجود داشت(بارها استیلی و کاشانی از رفاقت دیرینه گفته بودند) استیلی انتخاب شد. نمی توان گفت که ایشان گزینه بدی بود، استیلی از دوستان من است، حتی به خاطر او ۶ ماه محروم شدم؛ اما بعد از هفت هفته خوب کار نکرده است.

محمد خانی: به نظر من عملکرد ضعیف پرسپولیس فقط به خاطر مسائل فنی است و به یارگیری ربطی ندارد. بازیکنان ایران فاصله خیلی کمی با یکدیگر دارند، حتی نفرات ثابت تیم ملی با نفرات دوم خود اختلاف اندکی دارند، شاید اصلاً فرقی هم نداشته باشند.اکنون ایراد مستقیم به استیلی و در راس آن به کاشانی وارد است. همان دوستی دیرینه میان آنها از روز اول حرف و حدیث ایجاد کرد. این باشگاه، پرسپولیس است نه یک تیم معمولی. این چیزها باعث می شود که همیشه عقب بمانیم. به آقای سوزوکی یک فرش می دهند و او در جواب می گوید که من به این چیزها احتیاجی ندارم ، آن را بفروشید و پول ساخت ورزشگاه خود بدهید. آقای استیلی یاران بدی ندارد؛ اما نمی داند کجا از آنها استفاده کند. در ایران نوع کار، سلسله مراتب را مشخص نمی کند بلکه پشت پرده ها تعیین کننده هستند. اکنون همه حدس و گمان ها یا به آقای کاشانی می رسد یا به دلال ها یا به لیدرها و این باعث می شود که ذهنیت همه بد شود و همه ناراحت باشند.
 
تارتار: اگر صادقانه بخواهم بگویم با توجه به اتفاقاتی که میان دایی و کاشانی در اول فصل به وجود آمد پیش بینی می کردم که وضعیت پرسپولیس اینگونه شود و این نتایج برای این تیم رقم بخورد.دایی اواخر فصل گذشته محبوبیت خاصی پیدا کرده بود، شاید با نتایج گذشته هواداران مقداری ناراحت بودند؛ اما اواخر فصل مخصوصاً با قهرمانی در جام حذفی محبوبیت ایشان زیاد و یک سری از مصاحبه ها موجب شد که کفه ترازو به نفع دایی باشد. من تا حالا ندیدم که پرسپولیس در دربی اینگونه ببازد. روندی که پرسپولیس داشت خوب نبود و با این باخت بدتر هم شد. اگر بالای جدول قرار داشت و می باخت، مشکلات قابل حل بود؛ اما الان وضعیت خوب نیست، به خاطر همین است که مردم به این کادرفنی امیدی ندارند. بازیکنان هم تاثیرگذار هستند، علی کریمی یک پنالتی کاملاً حرفه ای را مقابل استقلال گرفت اما شرایط نامناسب روحی نوری آن را به هدر داد. مگر محمد نوری ضعیف تر از جباری است؟ چطور جباری انقدر با صلابت بازی می کند و نوری پنالتی را از دست می دهد؟ این به شرایط تمرینی قبل از بازی برمی گردد، من خودم انتظار داشتم پرسپولیس ۶۰ به ۴۰ درصد ببرد. این تیم هفت، هشت دقیقه اول خوب بازی کرد؛ اما گل زودهنگام استقلال کمر آن را شکست. میان دو تیم در جدول فاصله زیاد بود و فشار هوادار و غیره همه چیز را به هم ریخت.
 
 
*کمیته فنی کجا بود؟
جاسمیان:پرسپولیس کمیته فنی نداشت. این کمیته فقط برای چند روز تشکیل شد، بعد زادمهر رفت، مایلی کهن استعفا کرد و ذوالفقار نسب نیامد، فقط پنجعلی ماند. جالب است که در روزنامه های می نویسند کمیته فنی پرسپولیس فردا تشکیل می شود، کدام کمیته فنی؟

محمدخانی: این کمیته هم صوری بود و فقط برای درگیری دایی کاشانی تشکیل شد. درست است که آقای کاشانی حمایت لازم را از تیم انجام داد؛ اما چرا وقتی نفراتی را برای کمیته فنی انتخاب کرد تا آخر فصل نماندند؟ این مثل کمیته فنی فدراسیون فوتبال می ماند که تیم ها یکی پس از دیگری می بازند و هیچ اتفاقی نمی افتد.
 
جاسمیان: من چند روز پیش آنجا بودم و یک نفر تماس گرفت که آقای رئیس جمهور به عباسی گفته که حتماً باید کاشانی باشد اما پنج دقیقه بعد گفتند که آقای علی پروین هست و کاشانی نیست و بالاخره دیدیم که رویانیان مدیر عامل شد.

محمدخانی: یک هفته پیش معصومی کشتی گیر سنگین وزن ایران در یک برنامه تلویزیونی درباره اینکه فوتبالیست ها این همه پول می گیرند و چرا به دیگر ورزشکاران انقدر توجه نمی‌شود، صحبت می کرد؛ جالب است که وزیر ورزش در پاسخ گفت که فوتبالی ها زیاد می گیرند! آیا این جواب است؟ چرا ما را مقابل آنها قرار می دهند؟ چرا به ورزشکاران دیگر نمی رسند؟ مگر یک کشور بی‌پول هستیم.

تارتار: از گوشه و کنار می شویم که یک سری از بازیکنان اصلاً تمرین نمی کنند یا برای کادر فنی تعیین تکلیف می کنند. مثلاً بعد از دربی، تمرین پرسپولیس از سوی یک بازیکن، ۲ روز تعطیل شد. استیلی رفیق من است؛ اما فوتبال رودربایستی برنمی دارد. من در بدترین شرایط در ۲ بازی آخر فصل چند مهره خوب خود را کنار گذاشتم. باید اعضای کمیته فنی به مربی مشاوره بدهند.
اکنون یک اتفاق خوبی که برای فوتبال افتاده این است که برای مربیانی مثل استیلی، مظلومی و حتی دایی مربی تمرین دهنده خارجی آورده اند. الان مدیران ما باید کنارشان یک پیشکسوت فوتبالی باشد که خوب مشاوره بدهد؛ اما وقتی به این افراد بی توجهی می شود آنها می روند.

جاسمیان: آقای استیلی در مصاحبه ای اعلام کرده که حرف اول را من می زنم بنابراین باید پیشکسوتان هم بگذارند و بروند.

*راه کج است؛ حتی کی روش هم نمی تواند موفق شود
محمدخانی: وقتی جای مستر با آقا عوض می شود اخلاق های ما هم عوض می شود. من قول می دهم اگر همین الان هم یک مربی ایرانی بر سر تیم ملی بگذاریم بهتر جواب می دهد؛ البته منکر توانایی های “کی روش” نیستم اما با تشکیلات و سازمان ما نمی تواند کار کند. همین آقای بلازوویچ که به مس کرمان آمده چه گلی به سر فوتبال ایران زده است؟ ما بهترین نتایج را با مربی ایرانی گرفته ایم، نباید انتظار داشته باشیم که قهرمان آسیا شویم، بعد از انقلاب ۲، ۳ باری هم که قهرمان شدیم خدا خواسته است. مثل سال نود که گل سیروس قایقران به کره موجب شد به فینال برویم و با پنالتی ببریم.در بازی های آسیایی تایلند به خاطر جبهه مقابل پورحیدری بچه ها دست به دست هم می دهند و نتیجه می گیرند؛ درحالیکه دیگر تیم ها با امیدهایشان آمده بودند.

جاسمیان: شما تیم داماش گیلان را در  نظر بگیرید، دینورزاده سه تا از بازیکنان نامی را کنار می گذارد؛ اما این مربی کنار می رود و جایش را قاسم پور می گیرد، آیا این فوتبال است؟ دینورزاده زحمت کشید که داماش به لیگ برتر برسد. 
 

*هیات مدیره جدید پرسپولیس=تلفیق ورزش و سیاست
 تارتار: در هیئت مدیره جدید پرسپولیس، حضور افراد ورزشی در کنار افراد سیاسی می‌تواند خوب باشد. پروین با این همه تجربه، محبوبیت و سابقه قهرمانی و همچنین حضور پنجعلی کنار مدیریت قوی رویانیان می تواند به پرسپولیس کمک کند.حضور پروین خود یک قوت قلبی برای کادر فنی است و آنها باید نهایت استفاده را از تجربیات ایشان ببرند. اینکه آقای پروین صراحتاً اعلام می کند که استیلی می ماند خود اعتماد به نفس کادر فنی را بالا می برد.پروین می تواند به عنوان یک مدیر فنی به کادر کمک کند. درست است که ترکیب جدید هیئت مدیره پرسپولیس قوی است اما من معتقدم که کاشانی در این تیم خوب کار کرد و نباید با استعفایش موافقت می کردند.او می توانست مثل فتح الله زاده به عنوان مدیرعامل یا عضو هیئت مدیره به کارش ادامه دهد. 

محمدخانی: من نمی توانم درباره هیئت مدیره جدید صحبت کنم چون دیکته نانوشته غلط ندارد؛ اما امیدوارم که آنها بتوانند پاسخگوی خواسته های هواداران باشند، حرمت مردم را حفظ کنند و با جبران این نتایج ضعیف آنچه صلاح باشگاه است انجام دهند.شاخصه این هیئت مدیره حضور چهره های شاخصی مثل پروین است که می تواند به رویانیان در راس امور خیلی کمک کند. از طرفی با استفاده از تجربه شخصی مثل پروین که جایگاهش مشخص است در کنار نیروی جوانی، پرسپولیس می تواند دل مردم را شاد کند؛ اگر هم نمی برد حداقل مردم از نوع بازی و اوضاع باشگاه راضی باشند.به نظر من بهتر است که در کادر فنی تغییراتی ایجاد شود در غیر این صورت باشگاه باید از استیلی به طور کامل حمایت کند و هر کمکی لازم است انجام دهد.

جاسمیان: من امیدوارم حضور پروین و پنجعلی دو قطب پیشکسوت پرسپولیس در این فیلم مؤثر باشد؛ کار خیلی سخت است اما انشاء‌الله تغییرات مدیریتی کمک حال پرسپولیس شود. فقط ما از این آقایان می‌خواهیم که احترام پیشکسوتان را نگه دارند. هیچ وقت یادم نمی‌رود یک روز انصاری‌فرد مدیرعامل باشگاه پرسپولیس شد به فدراسیون فوتبال آمد در اتاقی که من و بهزادی نشسته بودیم دقایقی وارد شد و گفت؛ آمدم تا برای شروع کارم از شما رخصت بگیرم.
این موضوع یک دنیا برای ما ارزش دارد و آن وقت به فکر هیچ چیز نبودیم جزء موفقیت آقای انصاری‌فرد.
گاهی اوقات تغییرات به عنوان یک شوک برای یک تیم خوب است، امیدوارم شوک حضور پروین و هیئت مدیره جدید به پرسپولیس کمک کند. علی‌رغم اینکه احترام به مدیریت سابق، باید اعتراف کرد منزلت ما را حفظ نکردند اما امیدوارم که این اتفاق در دوره پروین و مدیرعامل رویانیان رخ دهد.
 
*راه نجات چیست؟
 محمد خانی: تیم نفرات بدی ندارد؛ اما نمی توانند ارنج کند. ببینید که با بازیکن چگونه برخورد می کنند که نمی تواند نتیجه بگیرد، حالا از نداشتن زمین تمرین بگذریم.بهترین کاری که باید بکنند تغییر کادر فنی است تا یک شوک به تیم وارد شود. کسی را بیاورند که موقعیت باشگاه را بداند. استیلی آدم خوبی است؛ اما در چند سال اخیر چه نتیجه ای گرفته است؟ نباید از واقعیت دور شویم، ۳ سال پیش اگر پرسپولیس قهرمان شد شانسی بود.در زمان خودم ۵ هفته به پایان لیگ اول شدیم. سال ۷۶ و ۷۷ پنج بازی انجام شده بود که پرسپولیس ۲ برد، ۲ مساوی و یک برد داشت و ۳ هفته به پایان لیگ قهرمان شد. اکنون این تیم نمی تواند از وحید هاشمیان و علی کریمی بازی بگیرد. از بازیکنی که پا به توپ است به عنوان مهاجم استفاده می کند؟ این اشتباه در دیدار با ملوان صورت گرفت و مهرداد اولادی به عنوان فوروارد گذاشته شد. خود هاشمیان یک دنیا تجربه است.

تارتار: “کی روش” ۹ نفر را از پرسپولیس دعوت کرده است؛ حتماً آنها نفرات خوبی هستند. نمی توان گفت که نصرتی و نورمحمدی ضعیف هستند اما در هر بازی یکی، ۲ گل می خورند. تیم پرسپولیس مهره کم ندارد، مشکل آنها تیمی و فنی است. وقتی در هفته ششم و هفتم ۲ گل می خورد چرا نباید ترمیم شود. وقتی من به راه آهن رفتم تیم ما در هفت بازی ۱۶ گل خورده بود و ضعیف ترین خط دفاع را داشت.در آن شرایط به بچه ها گفتم که تا آخر لیگ باید بهترین خط دفاع بشویم  و بالاخره ما و تراکتورسازی بهترین شدیم. در کار مربیگری نشد وجود ندارد، اگر اینطور باشد باید همین فردا استعفا کرد. ما با دست خالی راه آهن را درست کردیم این تیم که پرسپولیس است. اینکه حاشیه راه آهن کمتر بود، دلیل نمی شود.

محمد خانی: شما نتایج لیگ را ببینید که چه اتفاقی افتاده است. تراکتورسازی، استقلال را می زند، از سوی دیگر به نفتی می بازد که در آخرین فرصت ها تشکیل شد. پرسپولیس مقابل مس رفسنجان به مشکل می خورد و مقابل ذوب آهن آن بازی را انجام می دهد.ما فقط چند تیم مثل استقلال، پرسپولیس، ذوب آهن و سپاهان داریم که معمولاً قهرمان می شوند، این مسئله در همه جهان صدق می کند. ما اکنون مشغول صحبت درباره پرسپولیس هستیم که سهمیه جام باشگاه های آسیا دارد. به نظر من الان هم برای تغییر کادر فنی دیر است، باید هفته ۴ و ۵ این کار انجام می شد. البته از دور شنیده ام که دخالت‌هایی هم که در کارها می شد این مشکلات را برای تیم به وجود آورده است. مثلاً لیدر سر تمرین حرفی را می زند که مشکل ساز می شود و این دیگر به سرمربی ربطی ندارد.

تارتار: اما سرمربی مثل آقای دایی لیدر را راه نمی داد.

محمدخانی: لیدری که از باشگاه حقوق می گرفت آخرش می ماند؛ اما دایی می رود.

تارتار: دایی با عزت از باشگاه رفت. مربی باید با عزت کارش را ادامه دهد. گفتم که درباره موضوع لیدرها، مدیریت مشکل دارد. من به چشم خود دیدم که دایی لیدر را کنار بازیکن راه نمی داد. چرا باید او کنار بازیکن بیاید، جای آنها روی سکوست. هر کسی دوست دارد مورد تشویق قرار گیرد، کاشانی یا استیلی هم با بقیه فرق ندارند .در فوتبال ما اینگونه است که هر مدیری می آید، می خواهد اول تماشاگران را داشته باشد؛ چون مثلاً مردم هنگام یک بازی می گویند فلانی حیا کن، اما او دوست دارد که تماشاگران این جمله را به شخص دیگری بگویند. این ضعف است.

محمدخانی: البته این مشکل فقط برای زمان کاشانی نبود. در زمان مدیریت انصاری فرد و حتی جلوتر از آن هم وجود داشته است. همین مسائل پژمان نوری و مازیار زارع را فراری دادند.

جاسمیان: در ایران مربی باید قاطع باشد، حجب و حیا تا این حد جواب نمی دهد.

تارتار: در کشوری مثل اسپانیا، بهترین باشگاه دنیا را دست مربی جوانی به نام گواردیولا می دهند که برای یک دقیقه دیر آمدن، بازیکن را جریمه می کند؛ برایش  فرقی هم نمی کند که مسی باشد یا شخص دیگر. چون مدیر مثل کوه پشت اوست، اینجا هم مدیر با قدرت ایستاده بود؛ اما رودربایستی سرمربی مشکل ساز شد.

جاسمیان: زمانی دهداری ۱۴ بازیکن ممتاز مملکت را کنار گذاشت و با یک تیم جدید در مسابقات شرکت کرد، این قاطع بودن و جدیت است.

تارتار: الان به نظر من قلعه نویی موفق ترین مربی لیگ است. او با کسی تعارف ندارد. حتی اگر کسی به کمک مربی‌اش حرفی بزند باید بیرون بنشیند، بهتر است مربیان دیگر این مسائل را یاد بگیرند.
 

*امیدواری به آینده
تارتار: پرسپولیس در لیگ کار خیلی سختی دارد و فقط باید برای سهمیه آسیا تلاش کند؛ البته کمی دیر شده اما هنوز هم می شود.پرسپولیس پرطرفدارترین تیم آسیاست و جام حذفی را پیش رو دارد.

محمدخانی: مدیرعامل و اعضا هیات مدیره باشگاته معرفی شده اند، اما باید به فکر انتخاب کادر فنی جدید بود و حد و حدودها را مشخص کرد، در این صورت مشکلات حل خواهد شد. اکنون اختلاف این تیم با بالای جدول ۵، ۶ امتیاز است و می توان با ۲ بازی جبران کرد. تیم های دیگر مثل استقلال، سپاهان، ذوب آهن و تراکتورسازی هم باخت می دهند.

*تاثیر مشورت با پیشکسوتان
محمدخانی: تشکیل جلسه ای با پیشکوستان قبل از دربی می توانست در عملکرد پرسپولیس موثر باشد. درست است که جلسه ای تشکیل شد؛ اما وقتی آقایان مصلحتی صحبت می کنند، بازیکنان به خوبی آن را احساس کرده و بعد از یک مدت اعتبار افراد از دست می رود. چرا تارتار می تواند راه آهن را سر و سامان بدهد اما مربی قبلی نمی تواند؟ تارتار خود جوان است و می تواند تجربیاتش را در زمین به بازیکنان منتقل کند. من در مصاحبه خود مربی قبلی شنیدم که مدام بازیکن را مقصر می دانست. فرگوسن با ۶۵ سال ساعت ۶:۳۰ صبح به باشگاه می رود و برنامه می نویسد، به دستیارانش می دهد و خودش با لباس گرمکن کنار زمین قدم می زند، آقای یاوری الان باید به عنوان سرمربی با همین روش کار کند. ما اینجا می ترسیم که از بازیکنان قدیمی استفاده کنیم، چون فقط نگرانیم که با مدیر باشگاه ارتباط برقرار و ما را برکنار کند.

جاسمیان: سالی که پرسپولیس قهرمان شد قبل از آن باشگاه من، گنجاپور‌، علیرضا عزیزی، بهروز سلطانی، پنجعلی، همایون بهزادی و … را دعوت کرد و از ما قدردانی کرد. نمی گویم این کار صددرصد در قهرمانی موثر بود اما ۳۰ درصد تاثیر داشت.

تارتار: من موافقم که پیشکسوتان دعوت شده و مشاورده دهند، اما نه برای این بازی؛ این یعنی ترس. وقتی از همه بازی ها می گذریم و برای یک بازی این کارها را می کنیم یک نوع ترس را به بازیکن القا می کنیم، باید این بازی را طبیعی جلوه داد. برای دربی نباید کاری کرد، من به یاد دارم که پروین خودش شب نمی خوابید؛ اما هیچ کار عجیبی قبل از دربی نمی کرد. در آن زمان استقلال نتوانست تیم ۹ نفره ما را ببرد. سرمربی باید روی مسائل روحی و روانی کار کند. پیشکوستان باید مرتباً دعوت شوند.

محمد خانی: ۳۰ سال است که در سطح فوتبال ملی فقط یک اشتباه را تکرار می کنیم و اگر ۳۰ سال دیگر هم بگذرد باز هم آن را انجام می دهیم. تیم ملی به خارج از کشور می رود و شماره پیراهن بازیکن اشتباه است، گذرنامه یا کارتش را نمی برند. همین تیم ملی کشتی ID کارت یکی از ملی پوشان را به مسابقات جهانی نبرده بود. این مسائل روحی و روانی خیلی تاثیرگذار است.
 
*بازیکنان و ارزش پیراهن پرسپولیس
محمدخانی: مگر مدیری که وارد باشگاه می شود سلسله مراتب را پشت سر گذاشته و ارزش پیراهن پرسپولیس را می داند یک بازیکن ارزش واقعی این پیراهن را بداند؟ زمان سرمربیگری پروین از مدیریت گرفته تا تهیه پول برعهده او بود؛ اما کنارش کسی مثل ناصر ابراهیمی کار می کرد. چرا در آن زمان ۵ سال پشت سر هم در باشگاه های تهران اول شدیم؛ در حالیکه استقلال بهتر از ما بود. همین الان هم مقام های پرسپولیس بیشتر از استقلال است. چلسی ۲ سال پیش با یک اختلاف کوچک نابود شد، پارسال هم همین اتفاق افتاد و در آخر فصل که صدرنشین بود، رو به نابودی رفت.استیلی جذبه لازم را ندارد و محسن عاشوری کنارش قرار دارد که از خودش آرام تر است. او باید کسی را می آورد که جذبه داشت.اینکه استیلی با شخصیت حرف می زند کار خیلی خوبی است اما باید این مسئله در فرهنگ فوتبال ایران جا بیافتد. من ضعف فنی به حمید نمی گیرم؛ اما بازیکنان حرف او را نمی خوانند.

تارتار: اینکه چرا بازیکن حرف مربی را نمی خواند به خاطر این است که فرهنگ آن در فوتبال ما وجود ندارد. اینکه چرا قبلاً چنین معضلی وجود نداشت به خاطر این است که در آن زمان انقدر پول در فوتبال نبود.الان بازیکن تا پول می گیرد یک ماشین مدل بالا می خرد و از فکر فوتبال خارج می شود و این برمی گردد به مربی که با همین پول آنها را جریمه و تشویق کند. بازیکنی که توپ را در هنگام تمرین شوت می کند و هفته بعد فیکس است به ضعف کادر فنی برمی‌گردد.او باید ۵ میلیون جریمه شود. این پول برای همه فوتبالیست های دنیاست؛ اما آنها به جایی از فرهنگ حرفه ای گری رسیده اند که مشکلی برایشان به وجود نمی آید. الان مسی یا کریس رونالدو در هر بازی متعصب تر از بازی قبلی ظاهر می شوند، ما باید طرز تفکرمان را درست کنیم و الگو برداریم؛ نه فقط از مدل مو و غیره آنها تقلید کنیم. باید از کار فنی آنها الگو بگیریم، اگر مسی هم کم کاری کند باید بیرون بنشیند؛ اما اینجا اینگونه نیست. بازیکن اگر از جایگاهش نترسد در زمین قدم می زند.البته تعصب ذاتی است یکی مثل محمدخانی یا در تیم خودم حسین پاشایی است که اصلا نیازی به جریمه و تشویق ندارد و از دقیقه یک تا ۹۵ می دوید؛ اما یک بازیکن را هم باید تشویق یا جریمه شود.

محمدخانی: در زمان مربیگری پروین وقتی ما مساوی می کردیم باید ۲ ساعت در رختکن می نشستیم.اصلاً به پول گرفتن و ماشین داشتن نیست، من حتی با سقف قرارداد هم مخالف هستم، این کار را اکنون کره جنوبی انجام داده است.

تارتار: می گویند جباری بازیکن پولکی است، دیدید که در دربی چگونه با تمام وجود بازی کرد. اگر بازیکنی حقش را بخواهد که گناه نیست.اینکه بعضی ها مرد دربی هستند را قبول دارم.همه جای دنیا این مسئله وجود دارد، آیا کریس رونالدو در بازی های سخت خوب بوده یا مسی؟ رونالدو همیشه در بدترین شرایط خوب کار نکرده است.

محمدخانی: البته رونالدو مرد ملی است و مسی بازیکن ملی نیست.همه چیز در موفقیت یک تیم دخالت دارد، زمانی که از اتوبوس پیاده می شوید حتی طرز نشستن و راه رفتن همگی تاثیر دارد. در دربی طرز نشستن شیث رضایی را روی نیمکت دیدید به نظر من اصلاً درست نبود؛ گویا اصلاً این بازی برایش مهم نیست. وقتی یورگن گده کمک مربی ذوب آهن مربی تیم کشاورز بود همیشه می گفت هنگام تصمیم گیری از دل استفاده نکنید بلکه از مغزت بهره بگیرید.مجید نامجو مطلق و مهدی ابطحی را در بازی نمی گذاشت، درحالی که هر دو بازیکنان بزرگی بودند. 
 

*قهرمان کشی و ناپدید شدن پدیده ها
محمدخانی: پدیده نداریم، چون قهرمان کشی می کنیم. وقتی یک ورزشکار رفتار با قهرمانان سابق را می بیند چرا باید قهرمان شود؟ به سر من به عنوان کاپیتان تیم ملی در جام جهانی، تنها کسی که بعد از انقلاب  ۱۴ سال مدیر بوده چه گلی زده اند؟ چه کاری برای ناصر حجازی، علی پروین یا حمید جاسمیان کرده اند؟ وقتی این حرف ها را می زنم، فکر می کنید به من کار می دهند؟ اما من برای تیم ملی حرف هایم را می زنم. جایی که کارها خوب بوده می گویم و جایی هم که بد بوده، آن را بیان می کنم.

تارتار: ما در فوتبال ظرفیت زیادی داریم، اگر از ژاپن و کره عقب افتادیم، از نظر کیفی و فنی نبوده است. اینکه این همه ظرفیت را در لیک نمی بینیم به مسائل زیادی برمی گردد. الان فقط از تیم ها نتیجه می خواهند و اگر هم کسب نشود مربی و مدیر را برمی دارند. پس چطور به یک بازیکن جوان باید بها داد؟ اگر یک مربی بخواهد از جوانان استفاده کند باید ۲ بازی را ببازد بنابراین جرات نمی کند. خود من پارسال نتوانستم از جوانان استفاده کنم، چون می ترسیدم به دسته ۲ بروم. ما جوانان زیادی داریم اما باید کسی از آنها بهره بگیرد. اکنون مجید جلالی این کار را انجام می دهد، البته فولاد به دنبال قهرمانی نیست.